اشعار مدح امیرالمومنین(علیه السلام)

یاد روزی که به عشق تو گرفتار شدم‎
در نجف بود که من شهره ی بازار شدم‎

بسکه از حب شما جار زدم، دلالی‎
شغل رایج شد و من داخل تجار شدم‎

هر سر موی مرا با تو هزاران کار است‎
سیر از اهل زمین، از همه اغیار شدم

گوشه چشمی که تودر روز نخستین کردی
همه ی عمر به لطف تو بدهکار شدم

تا محب نبی و اهل ولایت گشتم
از همه خصمِ شما یکسره بیزار شدم

گرچه بد کرده ام آقا به تو عفوم کردند‎
شرمم این است که من بنده ی سربار شدم‎

همه دارند به اوضاع دلم میخندند‎
دست من نیست، نظر کردی و بیمار شدم

ذره ای بودم و در آینه کاری حرم‎
در نگاه دگران کامل و بسیار شدم‎

از رطب های ضریحت که لبم بوسه گرفت‎
عاشق پیشه ی آن میثم تمار شدم‎

هرکه آمد به حرم مست سبوی تو شده‎
نه که یکبار که من مست تو صدبار شدم

زائری پشت حرم بر سر زانو میگفت:
باورم نیست که من لایق دیدار شدم

آرزو عیب نباشد به جوانان آقا
شاید آخر به نجف من سگ دربار شدم‎

روز محشر سخنم انی احبک باشد ‎
گر به جرم گنهم داخل در نار شدم‎

هر سوالی که بپرسند به پاسخ گویم:‎
بنده ی شاه نجف ،حیدر کرار شدم

از سخای تو عجب نیست ببینم به بهشت
با تو  همسایه ی دیوار به دیوار شدم


محمد جواد شیرازی



موضوعات مرتبط: امام علی(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: اشعار مدح امیرالمومنین(علیه السلام)
[ 17 / 5 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار مدح امیرالمومنین(علیه السلام)

      ديوانه ي تو هــر که شد عاقل نمي شود
      يک لحظه هم ز عشق تو غافل نمي شود

      مـــولا جـواز نوکريم چــون به دســت تو
      امضاء و مهر خورده که باطل نمي شود

      باشــد رضـاي حــضــرت حـقّ آرزوي دل
      امــا بــدون حـبّ تو حـــاصل نمي شود

      الطاف بي نـهايت و احسان بي حدّت
      کي گفته است روزي قاتل نمي شود؟

      حتي هواي دشمن خود را تو داشتي
      چيزي ميان عدل و تو حائل نمي شود

      حالا که اين غزل شده مشغول مدح تو
      پس ناتـمام مـانده و کامـل نمي شود...

   محسن زعفراني


******************************

 

      سفره ي احسانتان تا اينکه برپا مي شود
      لفظ شيعه با کرامات تو معنا مي شود

      در بساط واژه هاي ذهن خود دنبال عشق
      هرچه مي گردم فقط نام تو پيدا مي شود

      لطف تو با روزهاي عمر من همراه شد
      از دعاي خير تو امروز، فردا مي شود

      نام مولايم هميشه ذکر لبهاي من است
      تا که گويم يا علي اين دل چه شيدا مي شود

      از فضيلت هاي حيدر هر چه بنويسم کم است
      گوشه چشمي گر نمايد قطره دريا مي شود

      از صحابه بهترين باشد براي مصطفي
      چون فقط مولاي ما هم شأن زهرا مي شود

      جز اميرالمومنين هرگز در اين عالم نبود
      پادشاهي که طعامش نان و خرما مي شود

   محسن زعفراني


******************************

      شيرش حلال آنکه مرا خاک پاش کرد
      نانش حلال آنکه مرا مبتلاش کرد

      هر آنچه مي دهد کرمش کم نمي شود
      بايد کريم بلکه کرم را گداش کرد

      پايم اگر به سمت جهنم نمي رود
      دستم توسلي به ضريح عباش کرد

      موسي و خضر و يوسف و عيسي به جاي خود
      هنگام مشکلات، نبي هم صداش کرد

      تصوير اوست عکس تمام پيمبران
      او را خداش آينه انبياش کرد

      کعبه براي آمدنش بود نه طواف
      پس کعبه را براي قدومش بناش کرد

      خيلي گره زدند به اسلام باز کرد
      هر آنچه کرد پنجه مشکل گشاش کرد

      در کودکي ش نيز علي مرد جنگ بود
      پس ذوالفقار نيست اگر لافتي ش کرد

      در آستان يک نخ عمامه سرش
      بايد تمام خلق جهان را فداش کرد

      رد مي شد از محله ي ما دلدل علي
      افتاد سنگ زير سم او، طلاش کرد

   علي اکبرلطيفيان

 



موضوعات مرتبط: امام علی(ع) - ولادت،مدح

برچسب‌ها: اشعار مدح امیرالمومنین(علیه السلام)
[ 27 / 4 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 62 صفحه بعد